جوان آنلاین: هیچچیز به اندازه کارخانهای که روشن میماند، چراغ خانهها را روشن نمیگذارد. در روزگاری که التهاب بازار و تنشهای بیرونی، تابآوری تولید را نشانه گرفته است، بسته جدید حمایتی دولت میخواهد قفلهای تازه بر در کارخانهها زده نشود. دولت با تصویب این بسته، پیام روشنی به مردم و تولیدکنندگان داده است: تولید نباید بایستد. در متن این بسته، پنج محور اصلی دیده میشود که هرکدام مثل ستونی، سقف نیمهفروریخته تولید را نگه میدارند. از معافیتهای مالیاتی و بیمهای گرفته تا تسهیلات ارزی و گمرکی و تضمین سوخت و برق صنایع. این طرح، پاسخی فوری به تبعات یک بحران ۱۲روزه است که اگرچه کوتاه بود، اما دنبالهاش میتوانست نفس کارخانهها را بند بیاورد. حالا دولت دست در دست وزارتخانههای مختلف گذاشته تا واحدهای تولیدی بمانند، کالاها تأمین شوند و مهمتر از همه، معاش خانوادهها از تندباد کمبود و گرانی در امان بماند.
شاید اگر در تقویم اقتصاد کشورمان چرخی بزنیم، ۱۲ روز «دفاع مقدس» را میتوان یکی از افتخارآمیزترین بازههای صنایع کشور دانست. بازهای که اگرچه در صفحه حوادث جهان فقط یک خط کوتاه بود، اما میتوانست برای بعضی کارخانهها، خط پایان باشد. در همین بستر بود که دولت دست به کار شد، نشستی پشت سر هم با حضور بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، نیرو، نفت و برنامه و بودجه. هدف روشن بود: تلاش برای کمکی ولو اندک به صنایع.
۵ ستون اصلی، هر کدام برای یک زخم
این بسته، نقشهراهی است با پنج محور. محور نخست، حوزه مالی و مالیاتی است. جایی که معافیتهای مالیاتی کوتاهمدت، مهلتهای جدید برای پرداخت بیمه و مالیات و تسهیلات بانکی میتواند نفس تازهای به حسابهای درگیر بدهی بدمد. در این بخش، حتی برای چکهای برگشتی و بدهیهای بانکی، تنفس در نظر گرفته شده تا کارخانهای صرفاً بهخاطر یک برگ چک مهر تعطیلی
نخورد.
محور دوم، تأمین مالی است، همان پاشنهآشیل سنتی تولید در ایران. مصوبه دولت اجازه میدهد بدهیهای بانکی در طبقه «مشکوکالوصول» قرار نگیرند و کارگروههای بانکی موظفند، تسهیلات معوق را تمدید کنند. حتی امکان تنفس برای برخی واحدها دیده شده تا در اوج بحران، از چرخه اعتبار و وامدهی خارج نشوند.
پول بدون ارز؟ یا ارز بدون دردسر؟
حوزه سوم، مدیریت ارزی است. در این بخش، دولت برای صادرکنندگان و واردکنندگان مهلتهای تازهای برای رفع تعهد ارزی تصویب کرده است. این یعنی اگر صادرکنندهای ارز آورده و باید طبق دستورالعمل بانک مرکزی، در مهلتی مشخص ارز را به کشور بازمیگرداند، حالا میتواند تا یک ماه بیشتر وقت بخرد. واردکنندگان هم که در صف تعهد ارزی بودند، میتوانند تنفس بگیرند. این موضوع برای واردات مواد اولیه حیاتی است؛ بهخصوص برای صنایعی که تأمین مواد، لحظهای توقف
برنمیدارد.
برق و گاز، شریانهای نامرئی تولید
چهارمین ستون، تأمین زیرساخت است. اینجا پای وزارت نیرو و نفت به میان میآید. تأمین برق، سوخت و گاز صنایع، موضوعی نیست که بشود از کنار آن گذشت. در روزهایی که شبکه انرژی کشور به دلایل مختلف، با محدودیت روبهروست، این اولویتبندی تضمین میکند، کارخانهها خاموش نشوند. خاموشی یک واحد تولیدی، یعنی صف بیکاری طولانیتر میشود. همین رویکرد است که در بسته جدید، روشن و دقیق آمده: اولویت تأمین انرژی با صنایعی است که به معیشت مردم گره خوردهاند.
گمرک، دروازهای که باز میماند
پنجمین محور، تسهیل امور گمرکی و بازرگانی است. بسیاری از کالاهای اساسی یا مواد اولیه ممکن است هفتهها پشت دروازههای گمرک بمانند تا ارز تأمین شود یا ثبت سفارش نهایی شود. حالا دولت امکان ترخیص صد درصدی کالاهای موجود را فراهم کرده، حتی بدون انتقال ارز برای کالاهای اولویتدار. این یعنی سرعتبخشیدن به چرخه تولید در حالی که برخی موانع اداری فعلاً کنار زده میشود.
همکاری فرابخشی، همه با هم برای تولید
از نکات مهم این بسته، ساختار بینبخشی آن است. کارگروهی که این طرح را نوشته و تصویب کرده، فقط وزارت صمت نیست، وزارت اقتصاد، جهاد کشاورزی، نفت، نیرو، دادگستری، بانک مرکزی و حتی معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در کنار هم ایستادهاند تا حمایتها در حد کاغذ نماند.
پایانبندی حرفها روی کاغذ نیست
تجربه مردم و صنعتگران نشان داده بخش زیادی از مشکلات، نه در نبود قانون بلکه در اجراست. قوانین خوب کم نداریم؛ اما آنچه گره را باز میکند، هماهنگی است. بسته جدید، آزمونی دوباره برای همین هماهنگی است. اگر پای اجرای این مصوبهها بایستند، در کوتاهمدت میشود امید داشت، کارخانهای تعطیل نشود، کارگری اخراج نشود و چرخ تولید بچرخد.
مردم چه سهمی دارند؟
در میان همه این بندها، شاید مهمترین پیام برای مردم این باشد که دولت سعی دارد با تثبیت تولید، تورم کالاهای اساسی را کنترل کند. خاموششدن هر خط تولید، یعنی کمبود کالا و کمبود کالا یعنی افزایش قیمت. در نتیجه، این بسته یک سپر دفاعی هم برای سفره مردم است.
وضعیت بانکها و صنایع، یک دوئل همیشگی
یکی از مهمترین چالشها همیشه این بوده که بانکها به واحدهای بدهکار، با تردید نگاه میکنند. این بار دولت صراحتاً به بانکها گفته که باید با تساهل رفتار کنند. از نگاه دولت، تعلیق برخی قواعد بانکی موقتاً پذیرفتنی است تا چرخ تولید نخوابد. اما این سیاست باید با دقت اجرا شود، چون تعلل یا سوءاستفاده میتواند راه را برای رانت باز کند.
مسیر دشوار، اما ضروری
در نگاه برخی تحلیلگران، این بسته اگرچه کامل نیست، اما ضروری است. ایران در شرایط جنگ ترکیبی اقتصادی نیازمند چتر حمایتی واقعی است. صنایع باید بدانند دولت کنارشان است و برای عبور از بحران، تنها نیستند.